بی تو اندازه ی تنهایی من بسیار است 


مونسم چاک گریبان و تن بیمار است 


حاصلی نیست مرا جز گذر باد خزان 

حبس عمرم همه روزش گذر تکرار است 


می کشد پر دلم آنجا که دهد عطر تنت


شور وشعرم همه از نکهت تو سرشار است 


واژه ها می شِکُفد چون گل نرگس نگران 


وصفت ای جان به یقین با غزلی دشوار است


بر کویر بی برم بارش باران باید 


ورنه هر پیچ و خمش بر سر من آوار است