سطح هوشیاری من بالا نیست 

نیمه مستم قدحم پیدا نیست 


قلم و دفتر من گم شده باز 

شعله ی سرکش دل آوا نیست 

واژه های ذهن من درهم وگُنگ 

قافیه در اختفا گویا نیست 


تلخی فاصله ها یادم هست 

آه این خاطره ها رویا نیست


حوض خانه قفس ماهی شد 

روبروی دل تنگ دریا نیست 


پَرکشم آخر از این حبس ابد

روح من طالب این دنیا نیست